کد مطلب:315518 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

نابود کردن آگاهان
پسر هند به نابود كردن نیروهای آگاه اسلامی كمر بست و دست به تصفیه های خونینی زد و گروهی از آنان را رهسپار میدانهای اعدام كرد، از جمله:

1- حجر بن عدی: «حجر بن عدی كندی» از بزرگان اسلام و قهرمانان عرصه ی جهاد و از برجسته ترین طلایگان مجد و سربلندی امت عربی و اسلامی است. او از دست پروردگان زبده و درخشان مكتب امیرالمؤمنین و پایبندان به اهداف و ارزشهای آن بود. این یگانه و بزرگ، زندگی خود را برای خدا فدا كرد و هنگامی كه زیاد بن ابیه جنایتكار و تروریست، رسما ناسزاگویی به امیرالمؤمنین (علیه السلام)، سپیده ی اندیشه و فروغ در اسلام و دومین بنیانگذار بنای اعتقادی اسلام پس از پسر عم و رهبرش پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه و آله) را برقرار كرد، بر او شورید.

زیاد طاغی و مجرم كه مخالفت «حجر» را با سب امام دریافت، خون



[ صفحه 109]



این مجاهد بزرگ را مباح كرد و دستگیرش ساخته همراه گروهی دیگر از بزرگان مجاهد اسلام، تحت الحفظ نزد برادر و همكیش جنایتكارش معاویه پسر هند فرستاد.

دستور اعدام این رادمردان صادر شد و جلادان آن را اجرا كردند و پیكرهای معطر از خون شهادت آنان بر «مرج العذراء» به زمین افتاد و راه را برای مردم به سوی زندگی كریمانه ای كه ظالمان و خودكامگان در آن سروری نداشته باشند، روشن كرد.

2- عمرو بن الحمق: یكی دیگر از شهیدان جاودانه ی اسلام، صحابی جلیل القدر «عمروبن الحمق خزاعی» است كه از احترام بسیاری نزد پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) برخوردار بود و حضرت در حق او دعا كردند تا خداوند از جوانی بهره مندش سازد. خداوند متعال دعای پیامبر را اجابت كرد و عمرو در حالی كه به هشتاد سالگی رسیده بود در رخسار مباركش یك تار موی سپید نیز دیده نمی شد. [1] .

عمرو، به ارزشهای اسلامی واقف و عمیقا به آن مؤمن بود و در راه آنها با تمام وجود، جهاد می كرد.

هنگامی كه زیاد بن ابیه جلاد از طرف برادر نامشروعش، معاویه، به امارت كوفه منصوب شد، به جاسوسان و اعوان خود دستور داد تا عمرو را تعقیب و بازداشت كنند؛ زیرا از شیعیان امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شمار می رفت. عمرو با یار خود «رفاعة بن شداد» به طرف موصل گریختند و قبل از رسیدن به آنجا در كوهی پنهان شدن تا استراحت كنند. پلیس محلی به آنان مشكوك شد و



[ صفحه 110]



عمرو را دستگیر كرد، لیكن رفاعه فرار نمود. پلیس، عمرو را تحت الحفظ نزد عبدالرحمن ثقفی حاكم موصل فرستاد و او نیز از معاویه در باب عمرو دستور خواست. پسر هند دستور داد تا عمرو را با نه تیر پیكان پهن (مخصوص شكار جانوران) از پا درآورند. مزدوران حاكم نیز دستور را اجرا كردند و با اولین تیر عمرو به شهادت رسید، سرش را بریدند و معاویه دستور داد تا آن را در شهر دمشق به گردش درآورند؛ و این نخستین سری بود كه در اسلام به گردش درآمد. سپس پسر هند دستور داد سر عمرو را نزد همسرش، «آمنه بنت شرید» كه در زندان معاویه به سر می برد - ببرند. آمنه ناگهان به خود آمد و سر بریده ی همسر را در دامان خود یافت، از هوش رفت و نزدیك بود جان بسپارد.

پس از آن او را نزد معاویه بردند و گفتگوی شدیدی میان آنان درگرفت كه دلیل مسخ معاویه و تهی شدن او از هر ارزش انسانی است. این مطلب را به تفصیل در كتابمان «حیاة الامام الحسن (علیه السلام)» آورده ایم.

3- رشید هجری: «رشید هجری» از بزرگان اسلام و اقطاب ایمان است. به شدت نسبت به امیرالمؤمنین و وصی و باب مدینه ی علم رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) اخلاص می ورزید. مزدوران «زیاد» او را دستگیر كرده و دست بسته نزد او آوردند. هنگامی كه رشید در برابر آن جنایتكار یاغی قرار گرفت، زیاد بر او بانگ زد:

«دوستت - امیرالمؤمنین - درباره ی رفتار ما با تو چه گفته است؟».

رشید بدون توجه به او و با صدق و ایمان پاسخ داد:

«گفته است كه دست و پایم را قطع می كنید و مرا دار خواهید زد».

آن خبیث پلید برای تكذیب گفته ی امام، گفت:

«هان! به خدا قسم چنان می كنم كه گفته اش دروغ گردد، او را آزاد كنید...».

اعوان زیاد، رشید را آزاد كردند، لیكن مدت كمی نگذشت كه زیاد از



[ صفحه 111]



گفته اش پشیمان شد و دستور داد او را احضار كنند، هنگامی كه رشید حاضر شد بر او بانگ زد:

«بهتر از آنچه كه دوستت به تو گفته است، نمی یابیم، تو اگر بمانی همچنان برای بدخواهی ما می كوشی. دستها و پاهایش را قطع كنید!...».

جلادان به سرعت دستها و پاهای او را قطع كردند، لیكن این رادمرد بزرگ بدون توجه به درد جانكاه خود، شروع به برشمردن پلیدیهای امویان و ستمهایشان نمود و توده ها را تشویق به شورش بر ضد آنان كرد. مأموران، شتابان نزد زیاد رفتند و ماجرا را با وی در میان گذاشتند، او نیز دستور داد زبان رشید را قطع كنند، زبانش را بریدند و در حالی كه این مجاهد بزرگ تا آخرین لحظه ی حیات از اعتقادات و دوستی با اهل بیت دفاع می كرد، جان سپرد.

اینها پاره ای از بزرگان اسلام بودند كه به وسیله ی معاویه تصفیه ی فیزیكی شدند؛ زیرا فضایل اهل بیت را كه سرچشمه ی آگاهی و اندیشه ی اسلامی هستند، نشر می دادند.


[1] الاصابه، ج 2، ص 526.